در سالهای گذشته آمارهای عجیبوغریب و حیرتانگیزی از مهاجرت نخبگان ایرانی و تحصیلکردگان در معنای عام منتشر شده و پای شایعات مشهوری مانند هزینه یکمیلیون دلاری برای مغز هر نخبه، خروج سالانه ۱۵۰ هزار نفر در سال و درنتیجه، کمک ۱۵۰ میلیاردی ایران به کشورهای غربی، حتی به رسانههای رسمی کشور باز شد؛ اما بهرام صلواتی، عضو پژوهشکده سیاستگذاری دانشگاه صنعتی شریف دیماه ۹۷ در نشست «تمنای رفتن» که با هدف بررسی جوانب و علل پدیده مهاجرت از کشور در دانشگاه تهران برگزار شد، اعلام کرد در سال ۲۰۱۸ تعداد دانشجویان مهاجر از کشورمان ۱۲ هزار و ۷۰۰ نفر بوده و ایران از نظر تعداد دانشجو در آمریکا، رتبه ۱۲ را بین کشورهای دنیا دارد.
متأسفانه آمارهای اعلامشده از سوی مسئولان دولتی و متولیان علمی کشور نیز تناقضهای بسیاری دارد و گاهی اختلاف ارقام به چند هزار نفر میرسد. در جدیدترین اظهار نظر، سورنا ستاری، معاون علمی و فناوری ریاست جمهوری، ۳۰ تیرماه ۹۸ در مراسمی اعلام کرده سالانه بهطور متوسط حدود ۲۰۰۰ دانشجو به آمریکا میروند. البته صحبتهای وی بهعنوان متولی نهاد مرتبط با ورود و خروج نخبگان از درجه اعتبار بیشتری برخوردار است؛ اما با این وجود هیچگاه آمارهایی در این زمینه به شکل رسمی منتشر نشده است.
تلاش برای طراحی سیستم بازگشت و جذب نخبگان
چند سالی است بازگشت نخبگان به یکی از دغدغههای جدی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری و معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری بهعنوان متولیان علم در کشور تبدیل شده است. نخستین بار طرح حمایت از بازگشت نخبگان به شکل سیستماتیک در سال ۹۴ توسط معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری بهصورت رسمی ارائه و برای بازگشت سالانه ۱۰۰ نخبه برنامهریزی شد. سورنا ستاری حتی آمار هم اعلام کرد و از بازگشت ۱۲۶ نفر در سال اول و ۴۹۶ نفر در سال ۹۵ به کشور خبر داد. البته تلاش دولت برای ایجاد سازوکاری هدفمند و ترغیب نخبگان به بازگشت، سابقه بیشتری دارد؛ اما برنامهریزیها و طرحها پراکنده بوده و نتایج مثبت و حتی مشخصی نداشته است.
هر تحصیلکرده در خارج، نخبه است؟
در این میان، یکی از مفاهیمی که برای تحصیلکردگان و حتی جامعه علمی کشور بهدرستی تعریف نشده و هنوز اختلاف نظرات بسیاری برای توصیف آن وجود دارد، «نخبگی» است؛ در این باره بهرام صلواتی، یکی از اساتید دانشگاه امیرکبیر در گفتوگو با ایسکانیوز گفته امکان رصد تمام دانشجویان خارج از کشور وجود ندارد و به همین دلیل، نتایج قابل استنادی به دست نمیآید. برهمین اساس، تمام افرادی که برای تحصیل از ایران خارج میشوند، نخبه نیستند و الزاماً همه نخبههای ایران از کشور مهاجرت نکردهاند.
در ماده ۲ بخش آییننامه احراز استعدادهای برتر و نخبگی (منتشره شده شهریورماه ۸۹)، در تعریف نخبه و استعداد برتر آمده است: «به استناد ماده ۴ اساسنامه بنیاد به فرد برجسته و کارآمدی اطلاق میشود که اثرگذاری وی در تولید و گسترش علم و هنر و فناوری و فرهنگسازی و مدیریت کشور محسوس باشد و هوش، خلاقیت، کارآفرینی و نبوغ فکری وی در راستای تولید و گسترش دانش و نوآوری، موجب سرعت بخشیدن به رشد و توسعه علمی و اعتلای جامعه انسانی کشور شود.» اما استعداد برتر از دید بنیاد ملی نخبگان به فردی اطلاق میشود که بهصورت بالقوه نخبه بوده، ولی هنوز زمینههای لازم برای شناسایی کامل یا بروز استعدادهای ویژه او فراهم نشده است.»
طرح بازگشت نخبگان بدون فرآیند شناسایی
طرح حمایت از بازگشت نخبگان از چهار سال گذشته اجرایی شده و در تازهترین آماری که معاونت نوآوری و تجاریسازی فناوری معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری در صدوسومین جلسه کمیسیون نخبگان و آیندهنگاری علم و نوآوری دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی ارائه داده، بازگشت ۱۱۳۶ نخبه ایرانی به کشور گزارش شده است. معاون توسعه مدیریت و منابع بنیاد ملی نخبگان هم ۶ شهریورماه ۹۷ اعلام کرد در سه سال گذشته ۱۴۰۰ نفر از نخبههای ایرانی مشغول به تحصیل در دانشگاههای خارج، به کشور بازگشتهاند. با این وجود، نه آمار ورود و خروج نخبگان و حتی افراد با قصد ادامه تحصیل در خارج از کشور به دست نهادی رسمی جمعآوری و منتشر میشود و نه سازوکار سودمند و مؤثری برای شناسایی و سامانبخشی نخبههای مهاجر ایجاد شده است؛ چرا که تنها سه روز بعد معاون علمی و فناوری رئیسجمهور و رئیس بنیاد ملی نخبگان آماری ۱۰۲۰ نفری ارائه داد! نکته قابل تأمل این است که نخبگان متقاضی بازگشت به کشور باید شخصاً در دو بازه زمانی شهریورماه و بهمنماه طی فراخوان جذب اعضای هیئت علمی به سامانه جامع جذب، مراجعه کنند و در واقع باز هم وزارت علوم و بنیاد ملی نخبگان اقدامی اثرگذار برای کمک به تسریع روند بازگشت و جذب نخبگان انجام ندادهاند.
تسهیلات یا تبلیغات؟
از سوی دیگر، منصور غلامی، وزیر علوم، تحقیقات و فناوری، ۱۵ تیرماه سال جاری نامهای خطاب به رؤسای دانشگاهها، مؤسسات آموزش عالی، پژوهشی و فناوری، ابلاغ و بر تسهیل فرآیند جذب نخبگان و جذب حداکثری آنها تأکید کرد؛ اما تنها راهحل وزیر علوم، ثبتنام نخبگان متقاضی عضویت هیئت علمی، خارج از جدول زمانی بود. البته فقط نخبگانی امکان ثبتنام در سامانه را دارند که توسط بنیاد ملی نخبگان تأیید شده و شرایط نخبگی را دارا باشند. در حقیقت تنها امکان آمارگیری از نخبگانی برای سردمداران آموزش عالی و معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری فراهم خواهد شد که برای بازگشت پیشقدم شوند.
در چنین شرایطی، وزارت علوم تنها به پایش رزومه نخبگان متقاضی بازگشت به کشور در سامانه جامع جذب میپردازد؛ چون هیچ مزیتی برای آنها قائل نمیشود و نخبگانی که سودای بازگشت به ایران را دارند، بعد از ثبتنام در سامانه جامع جذب، حتی خارج از جدول زمانی فراخوان، باز هم باید با فارغالتحصیلان و نخبگان داخلی رقابت کنند. وزیر علوم در نامه ابلاغی به رؤسای دانشگاهها بهصورت شفاف مشخص نکرده دقیقاً چه تسهیلاتی برای ترغیب نخبگان خارج از کشور به بازگشت در نظر گرفته و صرفاً ثبتنام خارج از جدول زمانی فراخوان جذب اعضای هیئتعلمی، نخبگان خارج از کشور را مجاب میکند اشتغال در وطن را به زندگی در غربت ترجیح دهند؟
همچنین محمدرضا رضوانطلب، رئیس مرکز جذب اعضای هیئت علمی وزارت علوم درباره نبود برنامه مشخص از سوی وزارت علوم و معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری برای اشتغال نخبگان پس از بازگشت، به ظرفیت محدود اشاره و تأکید کرده است سالانه توان جذب حداکثر هزار نفر در هیئتهای علمی وجود دارد، در حالی که در هر فراخوان جذب هیئت علمی، حدود ۱۲ تا ۱۳ هزار نفر ثبتنام میکنند؛ یعنی در مجموع حدود ۲۵ هزار نفر متقاضی جذب در هیئت علمی هستند. اگر ۱۰ هزار نفر از این تعداد را ثبتنام کننده تکراری در نظر بگیریم، باز هم ۱۵ هزار متقاضی جدید در سال برای عضویت در هیئت علمی ثبتنام میکنند.
با توجه به ظرفیت محدود، هر سال نزدیک به ۱۴ هزار نخبه دارای صلاحیت در سامانه جامع جذب هیئت علمی ثبتنام میکنند؛ اما اولویت جذب ندارند. به گفته رضوانطلب، مرکز جذب اعضای هیئت علمی وزارت علوم یک بار در سال خروجی میگیرد و گزارش آن را برای ریاست جمهوری ارسال کرده و اطلاع میدهد ۱۴ هزار نخبه با تحصیلات بالا و امتیازات علمی هستند که باید در سایر بخشهای کشور جذب شوند. مرکز جذب اعضای هیئت علمی وزارت علوم اعلام کرده امکان ارائه خروجی آنلاین دارد تا هر زمان ظرفیتی در بخشی ایجاد شد، امکان جستوجوی اطلاعات متخصصان در رشتههای مربوط بهصورت طبقهبندی شده فراهم باشد؛ اما در حال حاضر مشخص نیست چه تصمیمی برای آنها گرفته میشود.
همه نخبهها در خارج زندگی میکنند؟
متأسفانه باور غلطی بین مردم حتی جمعیت قابل توجهی از تحصیلکردگان وجود دارد؛ هر دانشگاهی فراسوی مرزهای ایران، کیفیتی بالاتر از مراکز آموزش عالی داخل کشور ارائه میدهد، در حالی که تمام دانشگاههای دنیا سطح آموزش و امکاناتی نظیر هاروارد، آکسفورد، کمبریج، MIT و سوربن را ندارند. نگاهی اجمالی به رتبهبندیهای معتبر شانگهای، سایمگو، تایمز، لایدن و CWUR نشان میدهد تعدادی از دانشگاههای بزرگ ایران در جایگاهی بالاتر از دانشگاههای اروپا و حتی آمریکا قرار دارند.
بهطور مثال، دانشگاه تهران در رتبهبندی وبومتریک، رتبه ۴۱۹ را به خود اختصاص داده؛ اما دانشگاه بیلر آمریکا با بیش از ۱۷۰ سال قدمت در ردهای پایینتر قرار گرفته است. همچنین در نظام رتبهبندی سایمگو، دانشگاه تهران در رتبه ۴۷۶ ایستاده؛ اما دانشگاههایی مانند دانشگاه ایالتی لوئیزیانا آمریکا، مدرسه عالی نرمال فرانسه و Ewha Womans کره جنوبی از غرب و شرق کره خاکی به ردههای نازلتری اکتفا کردهاند.
فارغالتحصیلان داخلی زیر سایه نخبگان متقاضی بازگشت
بنا بر آماری که مؤسسه پژوهش و برنامهریزی آموزش عالی وابسته به وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، دیماه ۹۷ از جمعیت دانشجویی کشور در سال تحصیلی ۹۷-۹۶ منتشر کرد، ۴۱۵ هزار و ۹۰۹ نفر در مقاطع کارشناسی ارشد، دکتری حرفهای و دکتری تخصصی در بخش دولتی و ۴۶۹ هزار و ۴۰۳ نفر در بخش غیردولتی مشغول به تحصیل بودهاند. همچنین ۶۶ هزار و ۱۶۷ دانشجو در بخش دولتی و ۱۱۰ هزار دانشجو در بخش غیردولتی فارغالتحصیل شدهاند. در واقع بیش از یک میلیون نفر پتانسیل ثبت تقاضا برای عضویت در هیئت علمی دانشگاهها را دارند و اگر تنها یک درصد از این جمعیت نیز در زمانهای اعلام شده در سامانه ثبتنام کنند، ۱۰ هزار فارغالتحصیل از دانشگاههای داخل کشور به رقابت میپردازند؛ اما در نهایت کمتر از هزار نفر جذب میشوند. وزارت علوم بهعنوان یکی از ۱۸ وزارتخانه دولت، در حالی به فکر تسهیل روند بازگشت و جذب نخبگان خارج از کشور افتاده که برای یک میلیون جویای کار که با توجه به تحصیل در مقطع کارشناسی ارشد و دکتری علاوه بر کسب درآمد، شأن اجتماعی شغل نیز برای آنها اهمیت دارد، باید تدبیری بیندیشد.
در این میان، محمود نیلیاحمدآبادی، رئیس دانشگاه تهران هم معتقد است نخبگان بعد از بازگشت نباید دغدغه اشتغال و گذران زندگی داشته باشند. وی پیش از این گفته است باید فردی را که سالها هزینه کرده و مشکلات زندگی در غربت را به جان خریده، دلگرم کرد تا نگران آینده شغلی و اجتماعی خود در کشور نباشد؛ چون بسیاری از نخبگان نمیدانند وقتی به ایران برمیگردند، چه آیندهای در انتظارشان است و در چه سطح و ردهای میتوانند فعالیت کنند. طبیعتاً چنین افرادی هم شأن و منزلت اجتماعی برایشان اهمیت دارد و هم باید از نظر درآمد، تأمین باشند.
جای خالی الگوی مناسب اشتغال
هرچند سازمان امور اداری و استخدامی کشور با جذب اعضای هیئت علمی در دانشگاههای تابعه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری موافق است و معاون رئیسجمهور و رئیس سازمان امور اداری و استخدامی کشور اعلام کرده محدودیتی در این زمینه وجود ندارد، اما جایابی شغلی برای نخبگان متقاضی بازگشت و فارغالتحصیلان بیکار داخلی با ادامه روند کنونی و اجرای برنامههای سنتی ممکن نخواهد بود. چرا که از طرفی ظرفیت محدودی در سازمانهای دولتی و حتی خصوصی برای اشتغال افراد وجود دارد و از سویی، دانشآموختگان تحصیلات تکمیلی حاضر به پذیرش هر پیشنهاد شغلی نیستند و به همین دلیل دایره انتخاب محدودتر میشود.
میتوان از تجربیات موفق دیگر کشورها بهره برد و از ظرفیت علمی و تجربی نخبگان برای پیشرفت کشور مخصوصاً در شرایط تحریم استفاده کرد. بهطور مثال، کشوری مانند هندوستان قراردادهایی با کشورهای اروپایی مثل آلمان امضا کرده و هرساله چند هزار نیروی کار صادر میکند. این افراد بعد از چندین سال با کولهباری از تجربه و تخصص به زادگاه خود برمیگردند؛ اما نگرانی شغلی ندارند و با تأسیس و اداره شرکتهای خصوصی هم درآمد کافی کسب و هم به چرخه اقتصادی کشور خود کمک میکنند. همچنین چین و روسیه، دو ابرقدرت اقتصادی و نظامی شرق در گذشته دانشجویان زیادی به خارج بهویژه آمریکا اعزام میکردند؛ اما در سالهای اخیر علاوه بر حمایت از بازگشت نخبگان داخلی، دانشجویان بینالمللی نیز جذب میکنند. نکته جالب ایجاد تحول در بازار کار دو کشور پهناور و پرجمعیت دنیاست که ظرفیت جذب فارغالتحصیلان خود و هم دانشجویان دیگر کشورها را با اتکا به اکوسیستم نوآوری و فناوری و فضای استارتاپی فراهم کردهاند.
در چنین شرایطی، نیاز به اکوسیستم نوآوری و فناوری بیش از پیش احساس میشود؛ اکوسیستمی که با توسعه شرکتهای دانشبنیان شکل میگیرد. وقتی معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری، طرح حمایت از بازگشت نخبگان را اجرایی میکند، برای مثال باید بازار کارهای استارتاپی را تقویت کرده و مورد حمایت جدی قرار دهد.
نظر شما